دو
دوست با پای پیاده از جاده ای می گذشتند، بین راه بر سر موضوعی اختلاف پیدا کردند،
یکی از آنها با عصبانیت و از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد، دوستی که سیلی خورده
بود، سخت آزرده شد، ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شنهای بیابان نوشت: «امروز
بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد.» سپس هر دو به راه خود ادامه دادند تا به یک
آبادی رسیدند، تصمیم گرفتند کمی آن جا بمانند و کنار برکه استراحت کنند. ناگهان
دوستی که سیلی خورده بود، لغزید و در برکه افتاد و نزدیک بود، غرق شود که دوستش به
کمکش شتافت و او را نجات داد.
مرد
نجات یافته بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: «امروز بهترین دوستم مرا از
غرق شدن نجات داد».دوستش با تعجب از او پرسید: چرا آن روز که به تو سیلی زدم آن را
روی شنهای صحرا نوشتی، ولی اینک محبت مرا روی صخره حک می کنی؟
او
لبخندی زد و پاسخ داد: وقتی دوستی ما را آزار می دهد، باید روی شنهای صحرا بنویسیم
تا بادهای بخشش آن را پاک کند، یعنی بدی افراد را باید زود فراموش کنیم، ولی وقتی
خدا محبتی در حق ما می کند، باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ چیز نتواند آن را
از بین ببرد و هرگز آن محبت را فراموش نکنیم
- قرآن تحت اللفظی با ترجمە شیخ الهند
- پاورپوینت طراحی آموزشی
- طرح ارتقاء قرآن دوره ابتدایی
- پاورپوینت آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم و فایل اجرایی سروش ایمان
- شناسنامه ی قرآن-واقعیات شگفتانگیز در مورد قرآن
- فرم ساخت آزمون عملکردی
- سنجش مشاهده ای
- فرم رویدادنگاری
- نمونه واقعه نگاری
- دانلود فیلم ستارگان روی زمین با دوبله فارسی Like Stars on Earth 2007